معنی چسب ( معین ) : ماده ای چسبنده که با آن دو قطعه از هر چیزی را به هم بچسبانند. به ویژه انواع صنعتی آن که ترکیب های گوناگون دارد: چسب چوب ، چسب آهن ، چسب صحافی و غیره . ؛ ~ زخم نوار چسب دار و استرلیزه شده برای زخم بندی . ؛~ قطره ای هر نوع چسب مایع فوری . ؛~ دوقلو نوعی چسب خمیری که از مخلوط کردن دو ماده چسباننده و سخت کننده درست می شود و قدرت چسبندگی زیادی دارد.
معنی چسب. [ چ َ ] (اِمص ) چسبندگی و لزوجت. (ناظم الاطباء). || (اِ) چسپ. هر ماده ٔ چسبنده. ماده ای چسبناک. هر ماده ٔ دوسنده که بدان دو چیز را بهم دوسانند. هر چیز که چسبندگی داشته باشد. لعابی که بدان کاغذ یا چیز دیگر چسبانند. رجوع به چسپ شود.

در این جا معنی کلمه چسب را بررسی میکنیم تا با این واژه از نظر لغوی آشنا شویم
تلاشمان این است که هرآنچه در ارتباط با چسب نیاز است تا بدانید را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم
وهدف از گردآوری این اطلاعات افزایش دانش عمومی در ارتباط با چسب است
معنیچسب. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان که در ۷۳هزارگزی جنوب باختر زنجان و ۱۲هزارگزی راه مالرو عمومی واقع است. کوهستانی و سردسیر است و ۸۵۵ تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ نکتو، محصولش غلات ، انگور و میوه جات ، شغل اهالی زراعت و بافتن قالی و گلیم و راهش مالرو است. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
چسب مادهای که با آن دوچیزرابچسبانند
( اسم )ماده ای که با آن دو قطعه کاغذ چوب شیشه و غیره را بیکدیگر چسبانند.
دهی جزئ دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان .
[adhesive] [شیمی، مهندسی بسپار] ماده ای چسبناک که برای اتصال دو جسم جامد به کار رود
[ گویش مازنی ] /chasb/ چابک
معنی چسب به انگلیسی
adhesive |
binder |
binding |
cement |
glue |
gum |
paste |
size |
muciage |
sticking – plaster |
چسب در زبان انگلیسی
چسب آجریivy
چسب پلاستیکیepoxy
چسب پوشviscid
چسب دارself-sealing, sticky
چسب دیواریivy
چسب زخمband-aid, patch, sticking plaster
چسب زدنpaste
چسب زدن بهglue
چسب زدهgluey
چسب سانcolloid
چسب مالیدهsticky
چسب مانندgluey
چسب کشدارrubber cement
بر چسبtag
بستن با نوار چسبseal
بو کردن برخی از انواع چسبglue-sniffing
سخن خوش لحن و دل چسبlilt
لباس بدن چسبtights
نوار چسبadhesive tape, banderole
چسب زدهgluey
چسب سانcolloid
چسب مالیدهsticky
چسب مانندgluey
چسب کشدارrubber cement
بر چسبtag
بستن با نوار چسبseal
بو کردن برخی از انواع چسبglue-sniffing
سخن خوش لحن و دل چسبlilt
لباس بدن چسبtights
نوار چسبadhesive tape, banderole